پارک جنگلی سراوان رشت تا چشم کار می نماید، سبز است
به گزارش کلوب فارسی، اولین جملاتی که بعد از تماشای پارک جنگلی سراوان به ذهنم سرازیر شدند همین چند کلمه از ترانه خانه سبز بود. تا حالا در نقاشی های دوران کودکی، خورشید را آبی، درخت را صورتی یا کوه را بنفش کشیده اید؟ احتمالا بزرگ ترها با عینک هایی به چشم، برای اصلاح این رنگ ها به شما مشاوره داده اند. اما الان زمان رسیدن به رویای تغییر رنگ ها است. حالا نه اینکه در سراوان خورشید آبی باشد یا درخت صورتی، اما تا نفس در ریه های تان می وزد، همه چیز سبز است و سبز است و سبز…
اصلا اگر نظر مرا بخواهید خدا خودش هوادار سبک سورئال بوده و به زیبایی هرچه تمام تر آن را در بهشت سراوان نشان داده است. سفر به پارک جنگلی سراوان را نه فقط به عاشقان طبیعت، که به علاقه مندان به نقاشی، هواداران باب راس فقید با آن بوم نقاشی خاطره انگیزش و حتی به آن هایی که در هیچ باغی نیستند و اتفاقی اینجا آمده اند، پیشنهاد می کنم.
خلاصه که امروز را با من و مجله توریستی خبرنگاران همراه باشید تا همگی دور هم در پارک جنگلی سراوان نفسی تازه کنیم و در لذت دیدنی این جنگل گیلانی با هم شریک شویم.
پارک جنگلی سراوان کجاست؟
پارک جنگلی سراوان در کیلومتر 17 اتوبان رشت قزوین واقع شده است.
جهت دسترسی به پارک جنگلی سراوان چطور است؟
اگر از تهران به پارک جنگلی سراوان می روید، سرراست ترین جهت، اتوبان کرج قزوین است. بعد از آن وارد اتوبان قزوین رشت می شوید. اتوبان را آن قدر جلو بروید تا امامزاده هاشم(ع) را رد کنید. 20 کیلومتر پس از امامزاده ورودی فاز دوم را در غرب جاده می بینید.
برترین زمان سفر به پارک جنگلی سراوان چه وقت است؟
سراوان در پاییز غرق در رنگ های گرم و زنده می گردد. بهار هم همان سبزی را با هوای لطیف و مطبوعی مخلوط و زیبایی همه چیز را دوبرابر می نماید. اما سفر در زمستان شاید تصمیم خوبی نباشد. هوای زمستان سراوان کمی سرد است.
جنگل باید سراوان باشد
جنگل های سراوان نزدیک 5 هزار هکتار وسعت و تا دلتان بخواهد قدمت دارند. یعنی فقط کمی از کشور کرواسی کوچک تر هستند، کمتر از 1000 هکتار! از این همه، در سال 70، قطعه ای با طول 7 هزارو600 و عرض 2 کیلومتر برای تبدیل به پارک جنگلی، از بافت جنگل جدا شده است. البته جدا نه به معنای تخریب یا تغییر بافت جنگل، بلکه فقط کارهای لازم برای تامین امنیت توریستان و رفاهشان صورت گرفته است.
جنگل سراوان علاوه بر روی زیبای خودش و پارک خیلی محبوبی که دارد، جاذبه های دیگری را در دوروبرش جا داده است. مثلا در فاصله 17کیلومتری پارک سراوان، به روستایی به همین نام می رسید. این روستا با شالیزارهای، طبیعت سبز و رودخانه هایش، به تنهایی یک جاذبه توریستی کامل به شمار میرود. در جنوب روستا، کاروانسرای شاه عباسی با تاریخی قدیمی تر از 500 سال، هنوز پابرجا ایستاده است.
کهنه و اصیل، مثل سراوان
پارک جنگلی سراوان از آن جاهای دیدنی رشت است که از نظر زیبایی و مجذوب کنندهیت دست کمی از جاذبه های دیگر شمال کشور مثل دریایش ندارد. با این تفاوت که هرچه دریا تا بیکران، آبی است، سراوان از اول تا آخرش خیلی سبز است. جنگل سراوان یکی از جنگل های قدیمی ایران است که خدا را شکر پای ساخت وساز و آتش سوزی های طبیعی و غیرطبیعی هنوز در آن باز نشده است.
جهت دسترسی به پارک جنگلی سراوان خیلی سرراست و راحت است. اگر از رشت حرکت کنید. در جاده رشت، بعد از حدود نیم ساعت رانندگی یعنی 17 کیلومتر بعد از آغاز جهت، به ورودی فاز دوم پارک می رسید. گفتم فاز دوم شاید مثل من فکر کنید در دیگر از فاز دیگری وجود دارد. ولی خودتان را به زحمت نیاندازید. همین یک در و همین یک پارک جنگلی سراوان در این اطراف دیده می گردد.
هم خوانه های سراوان
جنگل سراوان از آن جاهای دیدنی رشت است که جای پایش میان جاذبه های گیلان تازه نیست. ما نبودیم، سازمان میراث فرهنگی نبود، هرچه که امروزه درباره توریستی هست هم نبود ولی جنگل سراوان بود. پس در پارک جنگلی سراوان انتظار دیدنی ساکنان خیلی قدیمی را داشته باشید. درختانی که خدا می داند چند سال است نفس می کشند و نفس جنگل را تازه می نمایند.
برخی از درختان و گونه های گیاهی را انسان ها خودشان در قسمت پارک جنگل کاشته اند. این ها انواع درختان کاج و سرو هستند که کم کم به جمع گل و گیاه های طبیعی اضافه شدند. کاج سیلوستریس، کاج تدا، سرو نقره ای و زربین همگی محصول کاشت دستی است. نمی دانم چرا این ها را به زیست بوم طبیعت وارد نموده اند ولی شاید برای این که قسمت پارک را از بقیه جنگل جدا نمایند.
اما درختان بومی پارک جنگلی سراوان چیزی از تنوع کم ندارند. اصلا یکی از دلایلی که سراوان را سرآمد پارک های جنگلی ایران می نماید، گونه های گیاهی متنوعی است که نظیرشان حتی در جهان کم پیدا می گردد. اگر اهل طبیعت و کمی آشنا به گیاه و درخت باشید، درختان بیدمشک، سفید پت، اوجا، آلوچه جنگلی، توسکا، انجیلی، بید، ممرز و بلوط را در گوشه وکنار جنگل تشخیص می دهید.
شما را نمی دانم اما من جغد را اولین بار در موزه حیات وحش دارآباد دیدم. برای همین دیدنی جغد جنگلی، بدون حفاظ و میله، برای من، هم ترسناک و هم هیجان انگیز است. جنگل سراوان از این حیوانات کم ندارد. دارکوب، قرقاول و کبک، همسایه دیوار به دیوار جغد جنگلی هستند.
اگر مثل من تا حالا راسو و حتی خرگوش و سنجاب را از نزدیک ندیده اید، شانس تان را در پارک جنگلی سراوان امتحان کنید. خزنده ها و حشرات هم که مهمان همیشگی شمالی ها هستند و طبیعتا با جنگل خانه زادند.
اولین بار، اولین حس وحال
شاید عادت نموده ایم در هرجایی که آدم ها پا می گذارند با زباله و خرابی های زیاد روبه رو شویم. اما این بار واقعا فرق می نماید. همین که از ورودی پارک جنگلی سراوان بگذرید به خودتان می آیید و می بینید یک کیسه زباله در دست تان است. از آن کارهای زیبایی که حال آدم را خوب می نماید. به هر توریست یک کیسه زباله می دهند تا نه دربه در دنبال سطل باشد و نه خیال رها کردن پسمانده ها وسط جنگل به سرش بزند.
همین حس وحال خوب را نگه دارید تا وارد پارک جنگلی سراوان شوید. به نظرم اولین برخورد، ماندگارترین است. هر حسی که آن لحظه دارید، تا همواره در حافظه تان ثبت می گردد. چیزی که احتمالا برای خیلی از آدم ها ماندگار شده، زیبایی انکارنشدنی سراوان است.
همه آن سرسبزی که از یک جنگل انتظار دارید را کنار آرامش و صدای پرنده ها بنشانید. حالا نور کم رمق آفتاب و تمیزی هوا و زمین را هم به آن اضافه کنید. باور کنید این تصویر حتی از قاب نقاشی باب راس هم آرامش بخش تر است.
اگر صبح زود پا به پارک جنگلی سراوان بگذارید و البته کمی خوش شانس باشید، هوای مه آلود و گرگ ومیش جنگل نصیتان می گردد. کلا هوای پارک سراوان از منطقه ها اطرافش خنک تر است. بهار و تابستان دلچسبی دارد که در آن بدون نگرانی از رطوبت زیاد شمال، می توانید از آب وهوای عالی سراوان لذت ببرید.
پارک جنگلی سراوان بزرگ است و از آن مهم تر آن که فقط بخش کوچکی از جنگل پهناور سراوان را تشکیل می دهد. بنابراین شاید کمی نگران دورازدسترس بودن، پرت بودن یا در یک کلام ناامن بودن پارک باشید. اما این دغدغه منطقی شما با دیدن ایستگاه پلیسی که فقط 100 متر تا منطقه پارک جنگلی فاصله دارد، برطرف می گردد.
البته که احتیاط شرط عقل است. یعنی با این حال باز هم خیلی دور نشوید، تنهایی به دل جنگل نزنید و خلاصه مراقب باشید. ولی بیش از حد نگران نباشید چون محیط پارک امن است.
چرا عاشق پارک سراوان می شوید؟
اصلا شک نکنید که عاشقش می شوید. ولی چرا؟ اگر نظر من را بخواهید می گویم چون پارک جنگلی سراوان، خیلی خوب با انسان ها ارتباط می گیرد. یعنی هر چیزی که در دلش قرار گرفته، همه باب طبع و سلیقه آدم ها است. زیبایی همه اجزایش را می توان لمس کرد. از حیوانات گوناگون و درخت های باثمر و بی ثمرش تا رودخانه های پرسروصدایش، همگی به دل آدم می نشیند.
اگر کمی ذوق طبیعت گردی و عکاسی داشته باشید، دریاچه سراوان این ذوق شما را صدبرابر می نماید. فرقی هم ندارد در چه فصلی مهمان پارک جنگلی سراوان هستید. چون همواره شاهکاری از رنگ و نقش های زنده در قلب دریاچه سراوان و بقیه قسمت های جنگل منعکس شده است. اصلا رنگ هر فصل را می توانید بی هیچ کم وکاستی در سراوان دیدن کنید.
دریاچه باید سبز باشد!
اگر طی اتفاقی نادر، هیچ کدام از دیدنی های پارک جنگلی سراوان شما را به هیجان نیاورد، کارت برنده پارک را برای تان رو می کنم. مرداب سراوان یا دریاچه سراوان از جاهای دیدنی و فراموش نشدنی رشت است. فرقی ندارد مرداب بگویید یا دریاچه چون رنگ ولعابش شبیه هیچکدام نیست. برای من قشنگ ترین مردابی بوده که می توانستم تصورش را بکنم. خلاصه که شاه بیت غزل سراوان، دریاچه سراوان است.
مرداب سراوان خیلی از ورودی پارک دور نیست. همین که از در فاز دوی پارک رد شدید، به سمت چپ بپیچید. کمی جلوتر، چمنزاری سبز را می بینید که به دل جنگل راه دارد. شک به دلتان نیاندازید چون هم جهت درست است و هم به نقطه درستی خیره شده اید. این جهت سبز چیزی جز دریاچه سراوان نیست. پس به بوم نقاشی طبیعت خوش آمدید!
درختان اطراف دریاچه نوعی آفت دارند که همراه خزه ها، روی دریاچه را می پوشانند. علاوه بر زیبایی خود مرداب سراوان، اطرافش هم پر از درخت های خیلی بلند و سبز است که زیبایی این قسمت از پارک را بیشتر می نماید. یعنی اگر تنه همین درختان و اسکله چوبی کنار دریاچه نبود، رنگ سبز تا بی نهایت در این قاب ادامه داشت.
سیاه و سفید، در کنار هم
کمی آنطرف تر از دریاچه سراوان، صدای جوش وخروش دو رودخانه گوش های تان را پر می نماید. جایی خوانده بودم که اصلا علت حیات مرداب سراوان یکی از همین رودها است. سفیدرود و سیاهرود، دو رودخانه معروف سراوان هستند که در بخش شرقی پارک سروکله شان پیدا می گردد.
تا گردش ما به شب نرسیده بگویم که برای اتراق و استراحت، کناره این دو رود، خیلی موردتوجه مسافران است. اگر در زمان شلوغی به پارک جنگلی سراوان رفته اید، حتما قبل از گشت وگذار، در گوشه وکنار سفیدرود یا سیاهرود جا بگیرید. چراکه تعداد زیادی از سفره های پیک نیک و بساط دورهمی های خانوادگی در همین قسمت پهن می گردد.
بدو، بزن، در آغوش جنگل فرار کن
من از آن توریستانی هستم که خیلی زود مسحور دیدنی های طبیعی می شوم. آنقدر که دیگر بقیه تفریحات به دلم نمی نشیند. ولی از آن جایی که خیلی از شما اینطور نیستید، برویم تا شما را با تفریح های مختلف پارک جنگلی سراوان آشنا کنم. این شما و این باشگاه پینت بال جنگلی گیل!
شرایط و امکانات
اولین زمین پینت بالی که در جنگل ساخته شده باشگاه پینت بال پارک جنگلی سراوان است. زمینی تقریبا 2300 مترمربعی از جنگل را به این ورزش اختصاص داده اند. حالا این که تعقیب وگریز با گلوله های رنگی بین درختان سربه فلک، چقدر لذت دارد را باتجربه های این کار باید بگویند. ولی یادتان باشد باید به صورت تلفنی و از قبل، روز ورودتان را رزرو کنید.
سن مجاز ورود به این باشگاه هم بالای 10 سال است. گروه های تان هم باید بین 8 تا 16 نفر باشد. دستکش و کلاه، لباس مخصوص، ماسک، گردن پوش، کلاه ویژه برای بانوان و… ازجمله تجهیزاتی است که خود باشگاه به شما می دهد.
درواقع به نظر نمی رسد قسمت هیجان انگیز پینت بال در پارک سراوان، فقط مربوط به محیط جنگلی و طبیعت وحشی باشد. بلکه نورپردازی زمین پینت بال در شب و امکان گشت وگذار در تاریکی جنگل است که آدرنالین شما را خیلی بالا می برد. سکوت جنگل و آرامش همه حیواناتی که نامشان را بردیم کمی مختل می گردد ولی فکر کنم به تجربه اش میارزد.
برای عاشقان شکار و هفت تیرکشی
شاید شما هم در گروه شکارچیان قهار پرنده و خزنده و دونده و خلاصه همه جور حیوان بی زبان باشید. اگر اینطور است احتمالا با شنیدن نام کبک و قراول، ناخودآگاه برای شکار در سراوان، وسوسه شده اید. اما این هیجان را همین جا نگه دارید تا شما را برای تخلیه این حس وسوسه انگیز به جایی ببرم.
باشگاه تیراندازی پارک جنگلی سراوان، یک مکان حفاظت شده است که قطعا لذت شکار را ندارد. ولی انگار تدبیر خوبی برای سرگرم شدن هواداران تیراندازی است. خلاصه که اگر پینت بال به میزان کافی حال تان را سرجایش نیاورده، سری به این باشگاه تیراندازی بزنید.
موزه یا واقعیت نما؟
چه اهل بازدید از موزه باشید چه نباشید، تضمین می کنم از موزه میراث روستایی گیلان خوشتان بیاید. این موزه اولین اکوموزه ایران است که در فضای روبازی از پارک جنگلی سراوان واقع شده است. حدود 260 هکتار زمین برای برپایی موزه میراث روستایی استفاده شده که ابعادش با مساحت هرچه که می شننام قابل مقایسه نیست. به همین علت پیشنهاد می کنم برای تصور میزان این موزه به دانسته های شخصی تان رجوع کنید.
فکر بکر بزرگ
جرقه ساختن اکوموزه ای با موضوع زندگی روستایی در گیلان اولین بار بعد از زلزله رودبار در فکر دکتر محمود طالقانی زده شد. فرایند مطالعات، تصمیم گیری برای محل برپایی موزه و احتمالا خیلی دلائل دیگر که من از آن ها بی خبرم، کار ساخت موزه را تا سال 83 عقب انداخت. ولی درنهایت شاهکار موزه میراث روستایی با خانه های واقعی که از منطقه ها مختلف گیلان به این جا آورده شدند، ساخته شد.
اکوموزه چه فرقی با موزه دارد؟
اصولا اکوموزه ها بخشی از زمین های یک منطقه هستند که بافت ساختمان ها، زیست بوم، فرهنگ و هرچیزی که مربوط به آن منطقه باشد، را در آن جمع می نمایند. یک یادآوری کوچک از تاریخ و اصالت آن ناحیه که توریستان را با سبک زندگی، آداب و رسوم و واقعیت های زندگی در آن ناحیه روبه رو می نماید. همانطور که احتمالا خودتان هم فهمیدید، این موزه با موزه های عادی فرق زیادی دارد. مهم ترینش هم این است که شبیه یک ماکتی از زندگی واقعی، قابل لمس و تجربه بوده و از مردمان بومی خودش جدا نیافتاده است.
چه چیزی انتظارتان را می کشد؟
با آغاز بازدید از موزه میراث روستایی، وارد سرزمین دیگری می شوید. روستایی بزرگ که در آن خانه های بومی مربوط به بخش های مختلف گیلان را می بینید. این خانه ها را همانطور از محل شان برداشته و به این روستا آورده اند. من هم اول تعجب کردم ولی کاملا درست است. خانه های مسکونی که از 7 روستای مختلف گیلان جمع آوری شده اند. مثل خانه حاجت پور از روستای ایسبی یا خانه موسی زاده از روستای گیلانده تالش.
برخی خانه های این روستا قدمت زیادی دارند. مثلا یکی از قدیمی ترین خانه ها، تقریبا 100 سال پیش ساخته شده و حالا از جاهای دیدنی رشت به شمار میرود. طبق آخرین اطلاعاتی که دارم تا همین حالا 35 خانه از این مجموعه وارد لیست آثار ملی شده اند. خانه های موزه در رده سنی بین 65 تا 180 سال قرار دارند و بخش های مختلف زندگی روستای محل خودشان مثل سبک زندگی و صنایع دستی آن منطقه را نشان می دهند.
فقط دیدن کافی نیست
گفتیم و گفتیم ولی تعریف خشک وخالی آدم را راضی نمی نماید. به قول آندره ژید: برای من خواندن این که شن های ساحل نرم است کافی نیست، می خواهم پاهای برهنه ام آن را حس کند. حالا من هم راه حلی برای درک بهتر همه آنچه از پارک جنگلی سراوان برایتان گفتم، به نظرم می رسد. بیایید کمی بیشتر در دل این تابلوی نقاشی فرو برویم. اگر بخواهیم از هرچه که دیدیم لذت بیشتری ببریم چاره ای به جز تجربه آن ها نداریم. پس می رویم تا با پای برهنه، همه دیدنی های پارک سراوان را لمس کنیم.
دل را به مرداب بزن!
مثلا همین مرداب سراوان که این همه تعریفش را کردم. چرا یک بار امتحانش نکنید؟ دو یا سه تا قایق پدالی شبیه قو کنار همان اسکله چوبی که گفته بودم، پهلوگرفته اند. یعنی اگر کسی کرایه ننموده باشد، احتمالا آن گوشه و کنار پیدا می شوند. می توانید قایق را کرایه کنید و قلب سبز دریاچه سراوان را بشکافید.
جهت زیبای مرداب به سمت جنگل، آنقدر حال آدم را خوب می نماید که دلش برای برگشتن تنگ نمی گردد. شبیه آلیس در سرزمین عجایب، هرچه بیشتر پدال می زنید، جادوی مرداب بیشتر شما را در خودش غرق می نماید. تکی یا چند نفره، صبح یا عصر، پاییز یا بهار، فرقی ندارد، قایق سواری در دریاچه سراوان همه جوره خوش می گذرد.
موتور این جا، آن جا، همه جا
به هر جاذبه ای در ایران که سرمی زنم بالاخره ردی از موتور پیدا می کنم. انگار موتورسواری پای ثابت همه تفریحات ما ایرانی ها است. پارک جنگلی سراوان هم از این نصیب، بی بهره نمانده است و مکانی برای کرایه موتور چهارچرخ دارد.
ولی از حق نگذریم موتورسواری در آب وهوای دلچسب سراوان و میان پیچ وخم های جنگل، خیلی بیشتر از حد انتظار به آدم می چسبد. یعنی کل تفریحات انسان ساز پارک یک طرف است و حال وهوای موتورسواری در جنگل یک طرف دیگر.
نزدیک ترین تجربه به حیات روستایی
نوبتی هم که باشد، نوبت به بازدید از موزه میراث روستایی می رسد. میان جاهای دیدنی رشت، این موزه هم جاذبه های زیادی دارد و هم دیدنیش لطف دیگری. سیروسیاحت در موزه میراث روستایی شما را با خیلی از مراحل زندگی مردم منطقه ها متفاوت گیلان آشنا می نماید. مسجد، کوره ذغال گیری سنتی، انبار برنج، قهوه خانه سنتی، باغچه سبزیجات و صیفی جات و کشتزار برنج فقط بخشی از قسمت های این روستای مجذوب کننده است.
یک روز روستایی شوید
برترین بخش این اکوموزه برای من، آن جایی است که خانم های گیلکی با لباس های محلی، مشغول پخت غذاهای خیلی خوشمزه گیلانی هستند. اصلا اگر از من بپرسید، همین بوی نان محلی، آش داغ، باقلاقاتق و کباب ترش، رنگ واقعیت به موزه میراث روستا می بخشد.
البته اجرای کنسرت های موسیقی، مرنام سنتی شب یلدا، جشنواره های تابستانی، بازی های محلی مثل کشتی گیله مردی و خیلی مرنام های آیینی دیگر هم هستند که حس زندگی روستایی را به آدم منتقل می نمایند.
ساعت کاری
یادتان باشد اگر آدینه را برای رفتن به موزه انتخاب کنید، در هر بازه زمانی مجاز به بازدید هستید. اما باید بدون راهنمای موزه همه بخش های روستا را ببینید. در روزهای دیگر ساعت بازدید از 9 صبح آغاز می گردد. اگر در شش ماه اول سال باشید تا 6 عصر موزه باز است. درغیر این صورت تا 5/4 عصر فعالیت می نماید، ولی درعوض همه قسمت های این موزه دوصدهکتاری را با یاری راهنما تمام می کنید.
دوربین، برترین همراه این سفر
پارک جنگلی سراوان بهشت گمشده همه عکاس های طبیعت است. در هر فصلی از سال و در هر زمانی از روز حتما سوژه و منظره حیرت انگیزی برای عکاسی پیدا می کنید. اصلا حتی اگر عکاس حرفه ای هم نباشید، این میزان از رنگ ولعاب، شوق ثبت لحظات را در شما بیدار می نماید.
دریاچه سراوان، حیوانات رنگارنگ، آبنما و چراغ های روشن در دل شب، همه شان قاب های زیبایی هستند که آدم دوست دارد با خود به خانه ببرد. برای همین، ناخودآگاه دست به کار می گردد. با دوربین حرفه ای، آماتور یا حتی با دوربین گوشی، همه لحظه های سبز سراوان را ثبت می نماید.
فصل تابستان و بهار سبزی طبیعت سراوان را بهتر منعکس می نمایند. اما برای یک عکاس خوش ذوق، پاییز پارک جنگلی سراوان دست کمی از بهارش ندارد. دوره حکومت رنگ های گرم بر جنگل سراوان، یکی از برترین زمان ها برای گرفتن تصاویر پر از رنگ است.
اینجا هوا همواره دونفره است!
شما را نمی دانم، اما من با یک جفت کتونی معمولی، گوشی شارژشده و هندزفری، سریع اشتیاقم برای پیاده روی می جوشد. حالا همین عشق به سابیدن کفش روی آسفالت پیاده رو را بگذارید کنار آن جهتهای کم نظیر داخل جنگل که قدم به قدمش قشنگ و رنگارنگ است.
اصلا هوای سراوان را برای پیاده روی ساخته اند. خلاصه که این جا تقریبا همواره هوا از آن مدل هایی است که دوست داریم به جز همراهی هندزفری، با دوستان دیگری قدم بزنیم! این شما و این جاده های سبز پارک جنگلی سراوان. یادتان باشد به جای من هم خوش بگذرانید.
لذت از جهت، در قلب مقصد
مژده به همه هواداران جهتهای سفر! یعنی همه کسانی که جهت و جاده برای شان از مقصد خوشمزه تر است. احتمالا یک آدم شبیه شما که عاشق جاده بوده این طرح را در پارک جنگلی سراوان پیاده نموده است. جاده هایی در پارک وجود دارند که شما می توانید با ماشین، در آن ها رانندگی کنید.
جاده هایی که از دل زیبایی های سراوان می گذرند و کلی منظره کارت پستالی درست می نمایند. اگر همپا و همراه خوب دارید، حتما رانندگی در جهتهای جنگلی را تجربه کنید.
شب بمانیم؟ نمانیم؟
کلا شب مانی در طبیعت هم مهارت می خواهد و هم آدم خودش را. در پارک جنگلی سراوان هم برای کمپینگ در شب، باید هردوی این شرایط جور باشد. حتما از چادر مناسب با جای کافی، کیسه خواب، چراغ قوه، وسایل لازم برای روشن کردن آتش و هرچیز دیگری که به نظرتان لازم هست، بهره ببرید.
الان با توجه به شرایط کرونایی شاید قوانین پارک تغییر نموده باشد. اما تا چند وقت پیش امکان چادر زدن روی سکوهای معین، و شب مانی در پارک جنگلی سراوان وجود داشت. اگر مثل من اطلاع دقیقی ندارید. قبل از برنامه ریزی حتما با مسئولین پارک تماس بگیرید.
قدم رنجه از شما، پذیرایی از آن ها
کوشش های انسانی برای تبدیل قسمتی از جنگل های سراوان به پارک، به ساخت ورودی و کاشت درختان کاج خلاصه نمی گردد. امکاناتی برای توریستان وجود دارد تا اقامت چندساعته آن ها در پارک را راحت تر کند. یکی از این امکانات محوطه بازی با تاب و سرسره برای بچه ها است. برای یکی از احتیاجهای خیلی مهم بشر هم مکانی به نام سرویس بهداشتی در پارک تعبیه شده است. خلاصه که خیال تان راحت باشد.
آلاچیق ها، میز و نیمکت هایی هم برای نشستن و استراحت وجود دارد. آن دسته از عزیزانی که تا باربیکیو نباشد از سفرشان لذت نمی برند هم اصلا نگران نباشند. منقل های کباب پزی برای این مسافران اهل دل گذاشته اند تا بساط کباب شان را به راه نمایند. اگر هم دوست داشتید در جایی دیگر از پارک آتش درست کنید، بهتر است در جاهایی باشد که مردم قبلا آتش درست نموده اند.
خیلی هم دست خالی نروید!
این توصیه ها را بیشتر به کسانی می کنم که قصد کمپ زدن و اسکان در پارک جنگلی سراوان را دارند. مثلا یادتان باشد غذا و آب به میزان معقولی بردارید. یعنی نه آن قدر که کوله و ساک تان سنگین گردد و نه آن قدر که اگر بوفه ای نبود، از تشنگی و گرسنگی عذاب بکشید. کیسه خواب هم برای ماندن در شب ضروری است.
نکاتی هم هست که به درد همه می خورد. مثلا اینکه حتما دوربین عکاسی با خودتان ببرید. نصف لذت گردش در اطراف دریاچه سراوان و جنگل، در عکاسی از منظره هایش خلاصه می گردد. اگر اهل پیاده روی هستید، حتما کفش مناسب پستی و بلندی های جنگل، بپوشید. برای در امان ماندن از گزیدگی هم پماد ضدگزش حشرات را بهره ببرید.
توصیه آخر بیشتر به ماجراجویان و آدم های اهل کندوکاو مربوط می گردد. قسمت زیادی از جنگل سراوان جزو پارک نیست از طرفی هم قدم زدن در منطقه ها بکر و کم رفت وآمد همواره وسوسه برانگیز است. اگر خواستید دل به جنگل بزنید حتما این کار را با یک راه بلد ترجیحا زرنگ محلی انجام دهید.
چه زمانی چه رنگی است؟
آب وهوای پارک جنگلی سراوان آن قدر خوب است که تقریبا نمی توانم یک زمان معینی را برای سفر به آن توصیه کنم. می ماند سلیقه شما و این که دوست دارید جنگل سراوان را در چه رنگ هایی دیدن کنید. در هر فصلی از سال، سراوان آینه تمام قد همان فصل می گردد. زمستان و پاییز و بهار را از رنگ ولعاب درختان سراوان می توان تشخیص داد.
البته بیشتر زمان های سال، سراوان سبزی خودش را حفظ می نماید. ولی مثلا در پاییز غرق در رنگ های گرم و زنده می گردد. بهار هم همان سبزی را با هوای لطیف و مطبوعی مخلوط و زیبایی همه چیز را دوبرابر می نماید. اما سفر در زمستان شاید تصمیم خوبی نباشد. هوای زمستان سراوان کمی سرد است. با این حال اگر طاقت کمی سرما را داشته باشید، دیدنی منظره کم نظیری از جنگل سفیدپوش را ازدست نمی دهید.
چطوری پیدایش کنیم؟
برترین راه برای پیدا کردن پارک جنگلی سراوان و کلا جاهای دیدنی رشت استفاده از نقشه گوگل است. ولی به طورکلی پارک جنگلی سراوان در کیلومتر 17 اتوبان رشت قزوین واقع شده است.
این پارک بین رشت تا سیاهکل، در ناحیه جنگلی سراوان واقع شده است و از شرق به اتوبان رشت قزوین می رسد. اگر از پارک به سمت جنوب جهتتان را ادامه دهید به روستای کچا و از سمت غرب به روستای بهدان می رسید. از سمت شمال هم به جاده نیروگاه راه دارد.
این ها را به یاد داشته باش!
برای سفر به پارک جنگلی سراوان بهتر است از قبل، درباره ساعت بازدید، آدرس دقیق و تلفن های ضروری مرتبط به پارک اطلاعاتی داشته باشید. مثلا ساعت کاری پارک در مناسبت های رسمی ممکن است تغییر کند. در حال حاضر پارک جنگلی سراوان از ساعت هشت صبح تا 9 شب باز است. درصورت احتیاج هم می توانید با شماره 01334512503 تماس بگیرید.
از کجا و چطوری برویم؟
اگر از تهران به پارک جنگلی سراوان می روید، سرراست ترین جهت، اتوبان کرج قزوین است. بعد از آن وارد اتوبان قزوین رشت می شوید. اتوبان را آن قدر جلو بروید تا امامزاده هاشم(ع) را رد کنید. 20 کیلومتر پس از امامزاده ورودی فاز دوم را در غرب جاده می بینید.
برای کسانی که در شهرهای غربی و شمال غربی کشور زندگی می نمایند، احتمالا شهر قزوین کلید رسیدن به پارک جنگلی سراوان است. مثلا از شهرهای غربی باید اول به قزوین بروید. بعد از آن، وارد اتوبان قزوین رشت شوید.
کلا همه جهتها به جاده رشت قزوین ختم می گردد. ساکنان شهرهای شمالی و شمال شرقی هم باید اول به لاهیجان و بعد به جاده سیاهکل بفرایند. این افراد دیگر احتیاجی به رفتن به رشت ندارند. میانبری در جاده سیاهکل هست که به اتوبان رشت قزوین می رسد. سه کیلومتر بعد، پارک جنگلی سراوان واقع شده است.
کجا بمانیم؟
پارک جنگلی سراوان هم دسترسی خوبی دارد و هم موقعیت مناسبی برای اقامت. یعنی از بابت ماندن در این ناحیه خیال تان راحت باشد. روبه روی پارک خانه های روستایی و ویلاهایی هست که می توانید آن ها را برای چند شب اجاره کنید. علاوه براین، پارک جنگلی سراوان فاصله زیادی تا رشت ندارد. تقریبا نیم ساعت رانندگی ضروری است تا به رشت برسید. در رشت هم می توانید از مهمانپذیرها، اقامت گاه های بومگردی و هتل ها بهره ببرید.
اگر اهل کمپینگ و خوابیدن در چادر باشید که کارتان خیلی راحت تر می گردد. سکوهای داخل پارک، جای خوبی برای چادر زدن هستند. سرویس بهداشتی هم در همان اطراف وجود دارد. بهتر است به امکانات پارک اکتفا نکنید و کمی وسایل ضروری همراه خودتان برای اقامت در شب ببرید.
خداحافظی نمی کنم…
هرچه من بگویم و شما بشنوید، باز هم آن تجربه درخشانی که با پای خودتان رقم می زنید، یک مزه دیگری دارد. پارک جنگلی سراوان آنقدر زیبا است که رویایی و دور به نظر می رسد ولی واقعا تا رسیدن به آن یک کوله پشتی و مشتی اشتیاق سفر لازم دارید. به خصوص اگر در فصل مناسبی مثل بهار و تابستان هستید، مطمئن باشید این سرزمین سبز افسانه ای ارزش چند ساعت رانندگی و کمی خستگی راه را دارد.
پس حرف مان را همین جا نیمه کاره می گذارم تا شما با تجربه های جدیدتان از پارک جنگلی سراوان کاملش کنید. منتظرتان هستم.
منبع: علی بابا